داستان شهردار زانتیا سوار یزد و منتقدین خرده گیر

داستان شهردار زانتیا سوار یزد و منتقدین خرده گیر

محمد حسین تقوائی زحمتکش
روز یکشنبه پنجم مهرماه 1388 در مراسم «افتتاح فاز اول پایانه مسافربری یزد» شرکت کردم، پس از پایان مراسم افتتاحیه فرصتی دست داد تا با شهردار یزد گفتگوئی داشته باشم که پایان آن با موضوعی خاتمه یافت که می توان آن را «نقد شهردار زانتیا سوار» نامید!
البته این نکته رامتذکرشوم که نقل قولهای ذکر شده به نقل از موضوع عنوان می شود و بدیهی است عین کلام گفته شده نیست!

گلایه ای ازجنس شهردار زانتیا سوار!
پس از گفتگو مفصل، درحالی که شهردار با دوتن از همراهانش قصد حرکت داشتند ناگهان چشمم به خودرو شهردار افتاد، یک خودرو زانتیا بود البته رنگ و روی چندانی هم نداشت؛ ناگهان به یاد حرف برخی از دوستانم افتادم که از شهردار یزد را «شهردار زانتیا سوار» خطاب می کنند و از عملکرد وی در بهره گیری از خودرو نسبتا مدل بالا به شدت گلایه می نمایند جالب اینکه خودروی مذکور در میان خودروهای امروزی و گرانقیمت چندان مدل بالا نیست!
صحبت پایانی امان هم با شهردار به بحثی پیرامون انتقاد مطبوعاتچیها و منتقدین دوآتشه ادامه یافت و درهمین حین، مهندس میروکیلی سوالی را مطرح نمود.
شهردار یزد از دست برخی همکاران مطبوعاتی گلایه داشت که به چه دلیل، استفاده وی از خودرو شخصی زانتیا را چنان بزرگنمایی می کنند که انگار فاجعه ای رخ داده است؟

استدلالی از شهردار زانتیا سوار!
حقیقت امر این بود، که زمانی که مطلب این دوستان را مطالعه می کردم ، برایم کمی ناامید کننده به نظر میرسید که قشر فرهیخته و روشنفکر جامعه، یعنی منتقدین و روزنامه نگاران، نقد و تحلیلشان این چنین نزول یابد و سطحی تحلیل کنند که تمام مشکلات و معضلات شهر یزد که یکی دوتا نیست! را نبینند!
و تنها و تنها نکته ای که حق هر شهروندی است یعنی حق شهردار در بهره گیری از امکانات جاری و ساده جامعه را اینچنین بزرگنمایی می کنند و جالب آنکه خود منتقدین هم چندان خاکی و مردمی نیستند!
آنچه آزارم می داد این بود که متاسفانه برخی به جای اینکه به ماه آسمان را نشان داده می شوند، نگاه کنند به نوک انگشت اشاره گر خیره می مانند...
کاش صدها و هزاران مشکل کوچک و بزرگ شهری را می دیدیم که ممکن است با نقد و تحلیل و تهدیدو ترعیب و.... حل شود، لااقل با بیان و پیگیری رفع آن، وظیفه خطیر شهروندی خود را به نحو احسن انجام داده ایم اما انگار مشکلات عمده و ریز و درشت به چشم برخی نمی آید.

و حرفهایی از زبان شهردار زانتیاسوار!
شهردار یزد اما در قالب سوال می گوید:به نظر شما مشکلی است که پس از بیست سال که مهندس عمران این خاک و بومم و حتی در کرج دفتر فنی داشتم، امروز سوار خودرو شخصی ام شوم ، البته از ابتدا مسوولیتم در یزد ، آن را داشته ام.
میروکیلی ادامه داد: این خودرو شخصی است خیلی تمایل ندارم که با خودرو اداری، به امور جاری بپردازم اینگونه هم در رفت و آمد اداری خیالم از خرابی و استهلاک آسوده است.نقد و گلایه شهرداریزد شاید منصفانه و به جا بود اما انگار این موضوع برای برخی جالب نیست
موضوع را در مغزم حلاجی می کنم، تصور می کنم اینکه شهردار یزد، خودرو نسبتا مدل بالا سوار شود خیلی هم بد نیست! باید شهرداری مورد مواخذه قرار داد که ابتدای قبول سمتش با خودرو پیکان است و در انتها خدمتش با خودروی مدل بالا شهرداری را ترک کند! این موضوع هم نمی توان با تهمت و ناورا نسبت داد، به هرتقدیر مسوولین مانند فردی می تواند از دسترنجشان بهره ببرد.
لااقل اگر شهردار خودروی گرانقیمتی را بر شهرداری خریداری نموده بود و مورد استفاده خود و بستگانش قرار می داد، نقد دوستان به جا بود اما خودرو شخصی کمی بی انصافیست!

سخنی با منتقدین شهردار زانتیا سوار!
شاید نقد نقادان شهردار زانتیا سوار براین امر استوار است که شخصیتی که سوار بر خودرو مدل بالاست شاید نمیتواند خود را در جایگاه قشرآسیب پذیز وفقیر جامعه بگذارد و درد و آمال حقیقی جامعه را درک کند.
شاید فرد رنجیده و دلسوخته بهتر و عمیقتر درد درمندان را درک کند و طبیب رنج کشیده و دردمند بهتر حال بینوایان را میداند.این استدلال درست است.
اما مگر دکتر معالج باید حتمی به بیماری بیمارانش مبتلا شده باشدتا بتواند درمانگر شود! بدون شک علم و دانش امروز به مدیران ؛ متخصصین و دست اندرکاران کمک می کند که حقایق را روشن و شفاف درک کنند تا بتوانند از پس رفع آن برآیند و لازم نیست حتمی آن را با پوست و استخوان لمس کرده باشند.
باید تاکید کرد که دست اندرکاران استان خداناکرده نباید از مسوولین بی درد و دغدغه مردم باشند وگرنه با بهره گیری از علم و دانش روز، نگرش به لایه های درونی جامعه به خصوص آسیبها و دردها امری ساده و امکان پذیز است .
البته مشروط به اینکه هر گام که بر می داریم با نیت خدایی، در راه خدا و با توکل به خدا و برای رضایت خدا انجام دهیم که آسایش مردم وپیشرفت و ترقی حقیقی جامعه اسلامی در این نگاه استوار است.

سخنی آخر با شهردار شهر یزد
مهم نیست که شهردار یزد امروز با خط واحد به محل کار بیاید، شاید رفت آمدنش با خط واحد بهتر باشد اما مردم برایشان خیلی مهم نیست که مسوولین با چه رفت و امد کنند.
مردم از شهردارشان می خواهند که مدیریت شهری اعمال کند که در هرکجا، در هرزمان و مکان که اراده کنند بتوانند با حمل و نقل شهری طی طریق کنند و این موضوع در تمام مسایل مدیریتی استان صادق است.
گرچه به گفته ائمه اطهار (ع) مسوولین و خادمان ملت باید ساده زیست و مردمی باشند اما هرگز نمی توان چنین تند و بی محابا، بر بهره گیری مسوولین از امکانات شخصی و خانوادگی اشان خرده گرفت به گونه ای مسوولی که نتوانیم خودرو شخصی بهره ببرد!!!
شایدهم منتقدین درست می گویند!

یزدفردا